توضیحات
رژیم عربستان و حکومت آل سعود یکی از تأثیرگذارترین عناصر در ایجاد بحرانهای منطقهای طی دهههای اخیر بوده است. حکومتی که دلارهای نفتیاش همواره پشتیبان آمریکا و دولتهای غربی بوده تا بهعنوان بازیگران اصلی این صحنه مانع از گسترش اسلام اصیل در منطقه شوند.
در این جلسه سعی بر آن شده است تا ساختار حاکمیتی و بهویژه دستگاه دیپلماسی این کشور از ابعاد گوناگون موردبررسی قرار گیرد. مطالب مطرحشده حاصل تحقیق و مطالعات گسترده جناب استاد درویشی است که آن را با بیانی شیوا طی یک جلسه ارائه نمودهاند.
در ادامه گزیدهای از مباحث مطرحشده توسط استاد را مطالعه خواهید کرد:
« عربستان ابتدا با قلدری شبهجزیره عرب را ایجاد کرد و همچنین منطقه نجد را گرفت -که منطقۀ تحت نفوذ خود آل سعود بود- و با کمک یک گروه وهابی متعصب به نام گروه اخوان -که با گروه اخوانالمسلمین تفاوت دارد- توانستند قبایل حجاز را نیز بگیرند. همچنین آل هاشم -که ادامۀ آنها الآن در اردن است- را در داخل حجاز شکست دادند و آل رشید را نیز به همین ترتیب شکست داده و با عدۀ دیگری نیز پیمان دوستی بستند. آنها تا همین اواخر نیز در مناطق جنوبی خود، با یمنیها درگیری داشتند که در سال ۲۰۰۰ باهم به توافق رسیدند؛ اما بعدازاین با مطرح کردن عنصر وهابیت و اسلام، حمایت علمای وهابیت را نیز به دست آوردند. این مشروعیت از زمان ملک عبدالعزیز تا به امروز، چند شکاف کلیدی و مهم برداشته است. ازجمله اینکه بعدازاینکه ملک عبدالعزیز قدرت خود را مستحکم کرد و رویۀ خود را تغییر داد، گروه اخوان اعلام کرد که نمیتواند باسیاستهای آنان سازگار باشد و علیه عبدالعزیز قیام کردند. البته این قیام با حمایت انگلستان از عبدالعزیز، تقریباً سرکوب شد. امّا این اولین شکافی بود که میان وهابیت و آل سعود به وجود آمد.
شکاف دوم این بود که یک بخشی از اندیشۀ اخوان در قیام مکه متجلی شد. در این قیام فردی به نام جهیمان العتیبی آمد و گروهش مسجدالحرام را با یک تشکیلات مسلحی فتح کردند که آل سعود مجبور شد، دست به دامن فرانسه شود و علمای وهابی نیز فتوای ورود فرانسویها را داده و گفتند که اینها مسلمان شدهاند. کماندوهای فرانسوی توانستند مسجدالحرام را از دست جهیمان خارج کنند. پس در شکاف دوم، عنصر دینی ضربه خورد.
مسئلۀ بعدی جنگ خلیجفارس بود؛ درواقع بعدازاینکه صدام حسین کویت را تصرف کرد (برای دسترسی بیشتر به آبهای آزاد و افزایش درآمدهای نفتی خود)، عربستان ترسید و از آمریکا درخواست کمک کرد که این مسئلۀ حضور آمریکا در منطقه، خود یک بحران مشروعیتی جدیدی را برای عربستان ایجاد میکرد؛ زیرا یکسری سربازهای غیرمسلمان وارد سرزمین مسلمانان شده و یکسری مشکلات ازجمله تأثیرات فرهنگی در ریاض و جده را در پی داشت که واکنش منفی مردم را نیز به همراه داشت. از ورود آمریکا به منطقه، دو رویکرد منفی در عربستان ایجاد شد: یک اینکه باعث شد تا علما و ساختار دینی مخالفت جدی با این قضیه داشته باشند و دیگر اینکه مخالفت روشنفکران عربستان را به همراه داشت؛ زیرا اینان معتقد بودند که خودشان میتوانند جلوی صدام بایستند. البته به عقیدۀ برخی از اعراب، از بین بردن صدام خود یک زیان برای جهان عرب بود که بعدها خود مسئولین عربستان نیز به آن اعتراف کردند. به عقیدۀ آنها صدام برای یکپارچهسازی جهان عرب قدم برمیداشت که آمریکا دولت سنی آن را از بین برد و یک دولت شیعی بهجای آن به وجود آمد …»
نقد و بررسی ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است .